معرفی ردیفهای آوازی آلبوم دود عود

سلام و درود بی پایان خدمت شما سروران عزیز

خوب هستین

امیدوارم نماز و روزه هاتون قبول درگاه حق قرار گرفته باشه.

خوب مشکلی پیش آمده بود و تقریبا دو هفته ای در خدمت شما عزیزان نبودم اما مشکلات به خوبی و خوشی حل شد و الآن شاداب و سرحال در خدمت شما هستم و امیدوارم این توفیق را داشته باشم که بهتر از قبل در خدمت باشم.

من سخن کوتاه می کنم چون "سخن دوست خوشتر است".

امروز با یکی از زیباترین آلبوم های استاد شجریان یعنی "دود عود" خدمت رسیدم امیدوارم که استفاده کنید.

در آخر جا داره از تمامی دوستانی که در این دو هفته من را تنها نگذاشتن تشکر کنم.

با تشکر

سید رهی واحدنژاد

 

ارکستر سمفونیک تهران

آهنگساز: استاد پرویز مشکاتیان

تنظیم کننده: کامبیز روشن روان

همنوازان آواز: اساتید علی اصغر بهاری و داریوش طلایی

سال اجرا: 1366

سال انتشار: 1368

 

1 عقل کجا پی برد شیوه سودای عشق                         بـــاز نیابی بـــه عقل، سر مــعـمای عشق

درآمد اول نوا

2 عقل تو چون قطره­ایی ست مانده ز دریا جدا              چند کند قطره­ایی، فــهــم ز دریـــای عشق

درآمد دوم نوا

3 گر ز خود و هر دو کون، پاک تبرا شوی                  راســـــت بود آن زمان از تو تولای عشق

گردانیه

6 عشق چو کار دل است دیده­ی دل باز کن                   جــان عــزیزان نگر مست تماشــای عشق

عراق

5 دوش درآمد به جان دمدمه­ی عشق او                        گفــت اگر فانی­ای، هست تو را جای عشق

جمله دوم راجع و فرود به نوا

4 جان جو قدم در نهاد تا که همی چشم زد                    از بــن و بیخش کـنـد قوت و غوغای عشق

جمله اول بیات راجع

7 چون اثر او نماند محو شد اجزای او                                    جان دل و جان گرفت جمله­ی اجزای عشق

عراق نهیب برگشت به نوا

8آ هست در این بادیه جمله جانها چو ابر                     قــطـره­ی بـاران او درد و دریغای عــشـق

نیشابورک

8ب هست در این بادیه جمله جانها چو ابر                   قــطـره­ی بــاران او درد و دریغای عـشـق

رهاب فرود

مشخصات عروضی

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن

بحر: منسرح مثمن مطوی مکشوف

عطار دیوان اشعار غزلیات

 3،1 آتش عشق تو در جان خوشتر است                      جان ز عشقت آتش افشان خوشتر است

نهفت

4،2 هر که خورد از جام عشقت قطره­یی                     تا قیامت مست و حــیران خوشتر است

نهفت

5 تــــــا تـــو پــیـــدا آمـــدی پنهان شــدم                        زانــــکه با معشوق پنهان خوشتر است

نهفت

6 درد عشق تـــــــو که جان می سوزدم                        گر همه زهر است از جان خوشتر است

نهفت

7 درد بـــر مـــن ریــــز و درمانم مکن                        زانکـــــه درد تو ز درمان خوشتر است

نهفت

8 مـــی نســازی تـــا نمی سوزی مـرا                         ســوختن در عشق تو زان خوشتر است

نهفت

9 چون وصالت را هیچ کس روی نیست                      روی در دیـــــوار هجران خوشتر است

نهفت

10 خــشــــک ســال وصل تو بینم مدام                        لا جــــــرم در دیده طوفان خوشتر است

گردانیه

11 همچو شمعی در فراقـــــت هر شبی                        تــــــــا سحر عطار گریان خوشتر است

رهاب فرود

مشخصات عروضی

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

بحر: رمل مسدس محذوف

عطار دیوان اشعار غزلیات

 

1 در عشق تو عقل سرنگون گشت                             زانــــکه جان نیز خلاصه­ی جنون گشت

مثنوی نوا

2 خــــــــود حال دلم چه گونه گویم                             که آن کــــــار به جان رسیده چون گشت

مثنوی نوا

3 بــــر خـــاک درت به زاری زار                             از بـــس کــه به خون بگشت خون گشت

مثنوی نوا

5 خــــون دل ماست یـــا دل ماست                             خـــــونــــی کــــه ز دیده ها برون گشت

مثنوی نوا

4 چون درمان چه طلب کنم که عشقت                         مـــــا را ســـــــــوی درد رهنمون گشت

مثنوی نوا

7 تـــــا دور شـــــــدم من از در تو                              از نـــالــــه دلـــــم چـــــه ارغنون گشت

مثنوی نوا

6 تـــــــا قــــــــوت عشق تو بدیدم                               ســــــرگشتگی ام بـــــس فــــزون گشت

مثنوی نوا

مشخصات عروضی

وزن: مفعول مفاعلن فعولن

بحر: هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف

عطار دیوان اشعار غزلیات

 

خداحافظی

سلام خدمت همه دوستان و بازدید کنندگان عزیز

خوب هستین

نماز و روزه هاتون قبول.

یک مدتی بود در کنار شما بودم و با شادیهاتون شاد شدم و با نارحتی شما ها نارحت اما چند روزیه که یک سری مشکلاتی برام پیش اومده که شدیدا از نظر روحی ریختم به هم و توانایی چرخوندن وبلاگ را تا مدتی ندارم و خیلی به دعای شما عزیزان احتیاج دارم به این شبهای عزیز قسم میدم دعام کنید تا بتونم خودم را پیدا کنم تا بتونم دوباره برگردم و در خدمتتون باشم شما هم من را از لینکدونیتون خارج نکنید بهتون سر میزنم شما هم به من سری بزنید یک یادی از من بکنید.

دوست داشتین تصنیف زیبای "بارون" آلبوم شب سکوت کویر را یک بار به یادم گوش بدین و دعام کنید.

زنده باشید و پایدار

یا حق

سنت و تجدد از دیدگاه استاد شجریان

تقلید

تاثیر گرفتن، موضوعی معمولی است، بد نیست. ما هر چه داریم از گذشتگانمان و محیطمان داریم. از خودمان چیزی نداریم. ما ساخته این فرهنگ و تاریخیم. تاثیر گرفتن خوب است، ولی تقلید کردن، یعنی عین آن را اجرا کردن بد است.

بیان حس زمانه با موسیقی

من نگفتم کسانی که طرفدار سنتی ماندن موسیقی هستند، طرفدار موسیقی متخصص پسند هستند، و آنهایی که از نوآوری در موسیقی دفاع می کنند، طرفدار عامه پسند شدن موسیقی هستند. حرف من این است کخ منحصر کردن موسیقی به آنچه تا کنون تولید شده و جلوگیری کردن از نوآوری در موسیقی، شاید آن را به اهل فن منحصر کند. بالآخره اگر بخواهیم موسیقی ایرانی، همه گیر شود و در تمام گروههای اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد، باید نیازهای مخاطب را در نظر بگیریم. موسیقی باید بتواند به جهان جسی این گروهها وارد شود. افراد باید حس کنند این موسیقی بیان زندگی آنهاست. اگر بخواهیم این اتفاق بیفتد، باید موسیقی را به جهان آنها نزدیک کنیم. باید حس آنها، زندگی آنها را به موسیقی وارد کنیم. یعنی من هنرمند باید بتوانم کاری ارائه کنم که تجربه زندگی آنها باشد، کار من باید حس زمانه را بیان کند. این به معنای آن است که من موسیقی­ام را متحول کنم. اگر این موسیقی درجا بزند، در برابر نوآوری بایستد، دیگر نمی تواند با زندگی که پویا و در حال تغییر است، ارتباط برقرار کند.

ارتباط موسیقی و فضای اجتماعی

ممکن است وقتی موسیقی آرام کلاسیک غربی را می شنوید، شما را آرام کند. گفتم که این بخاطر آن است که این موسیقی در محیطی آرام رشد کرده است. هنرمند آن نمی خواهد غم و غصه ای را بیان کند. هنرمند در آرامش محیط خود، این موسیقی ایجاد کرده است که ما از آن بهره نداشته­ایم. هنرمند غربی دارد به جامعه خود جواب می دهد، هنرمند ایرانی هم به جامعه خود پاسخ می دهد. موسیقیدان ایرانی در تاریخی رشد کرده که دردو گرفتاری جزء اصلی آن بوده است. این هنرمند اغلب آن آرامش را نداشته است.

چگونه انتظار داریم تاریخ سرزمینی پر از مصیبت و گرفتاری باشد، مردم آن در سختی و دشواری زندگی کنند، آن وقت موسیقی بخواهد ساز جداگانه­یی بزند! ما آنقدر مشکل داشته­ایم که هیچگاه آرامش را حس نکرده­ایم. معلوم است که در چنین شرایطی نمی توان از موسیقی انتظار داشت در جهت مخالف حرکت کند. مثل اینکه در مراسم عزاداری، ناگهان شروع کنند رنگ چهارگاه بزنند، مسخره می شود! بین موسیقی و فضای اجتماعی، ارتباط وجود دارد. هماهنگی وجود دارد. انتظار متفاوت داشتن و موسیقی را به خاطر آنکه این انتظار را برآورده نکرده است، محکوم کردن، بی انصافی است. وقتی دو محیط متفاوت وجود دارد، هر چه از آنها تراوش کند، با هم فرق می کنند.

سنت و اصالت

سنت خیلی بسته تر و سخت تر از این حرف هاست. من همیشه حس می کنم سنت گرایی، اجازه هیچ تغییر و تحولی را نمی دهد. به هر تغییری بدبین است و آن را از بین برنده­ی اصالت می داند. حتی عده­یی معتقدند کخ موسیقی شجریان، موسیقی سنت نیست. معتقدند ما سنت شکنی کرده­ایم. باید بین سنت و اصالت تفاوت قایل شد. سنت بسته و ساکن است، ولی اصالت گسترده تر است. اصالت می تواند سنتهای متفاوتی بوجود آورد. وقتی می گوییم موسیقی سنتی اجرا می کنیم، یعنی، ابتدا پیش درآمد نواخته می شود، بعد یک نفر تکنوازی می کند و بعد آواز می آید، آخر سر هم، با تصنیف یا رنگ تمام می شود. آواز هم بر اساس همان ردیف دستگاهها و مقام ها خوانده می شد. بر اساس اصالت ها، مثلا همان سه گاه را اجرا می کنیم، اما آن فرم اجرایی و ردیفی را به هم میریزیم. اینجا موسیقی اصیل اجرا کرده ایم، ولی پایبند سنت نبوده ایم. در آهنگسازی هم سنت ها شکسته شده است. آن موقع اگر آهنگسازی می خواست آهنگ بسازد، حتما باید از مقام درآمد شروع کند. این سنت است. می توان آهنگی اصیل ساخت، ولی ار قالب های سنتی فراتر رفت.

گذشتگان را فراموش نمی کنیم

من همیشه با آینده توجه دارم و می خواهم کار تازه­ایی ارائه کنم. البته متکی به گذشتگان هم هستیم. یعنی گذشتگان را فراموش نمی کنیم، ما می خواهیم گذشتگان را داشته باشیم. من اساتید گذشته را شاگردی کرده و شیوه آنها را دریافته ام. می خواهم شیوه های قدیمی را که هنوز اجرا نکرده ام، اجرا کنم، تا کار گذشتگان را، به عنوان سند و تاریخچه باقی بماند و از بین نرود. این یک بخش کار است و بخش دیگر، کارهای تازه­یی است که ما باید ارائه کنیم که خوب این را باید با همکاری آهنگسازها عملی کرد.

سنت سنت شکنی علیزاده

تعدادی از موسیقیدان ها تقلید می کنند. کار این ها به حساب نمی آید. اما برای آنکه مثال روشنی ارائه کنم، مصداق ها را می گویم. به نظر من کارها و آثار حسین علیزاده، سنت شکنی در آهنگسازی است. علیزاده، سنت شکن برجسته و چشمگیری­ست. او در موسیقی کاری کرده که گذشتگان نکرده اند. خیلی هم مورد توجه قرار گرفته است. البته او بیشتر بر روی آهنگهای بدون خواننده کار کرده است. آهنگهایی هم برای خواننده ساخته است. به نظر من سهم علیزاده در تحول موسیقی، پذیرفتنی و چشمگیر است. من این سنت شکنی را روزنه­یی در جهت کمال می بینم. این مسیر، ظرفیتهای موسیقی را گسترش می دهد. موسیقی ایران زمین از این راه می تواند به پیش رود و توسعه پیدا کند. ولی از دیگران کار بزرگی در جهت سنت شکنی ندیده ام. سنت شکنی این نیست که اصالت را از بین ببریم. با توجه به اصالت ها بایستی سنت ها را متحول کرد. کسی که می گوید موسیقی اصیل ایرانی را با موسیقی دیگر ملل مخلوط می کنم تا کار جدیدی کرده باشم، کار بیهوده ای کرده است.