به نام معشوق ازلی و ابدی

سر فراز باشی میهن من

ای فدایت جان و تن من

سلام سلام سلام

خوبین؟

خوشین؟

خیلی خیلی شرمنده از اینکه یک مدت طولانی نتوستم آپ کنم.

این بار به یاد زنده یاد استاد مشکاتیان قاصدک را برای تحلیل گذاشتم.

روحش شاد

قاصدک! هان، چه خبر آوردي؟
از کجا، وز که خبر آوردي؟
خوش خبر باشي، امّا، امّا
گرد بام و در من
بي ثمر مي گردي.
انتظار خبري نيست مرا
نه زياري نه ز ديّار و دیاری - باری،
برو آنجا که بود چشمي و گوشي با کس،
برو آنجا که ترا منتظرند.
قاصدک!
در دل من همه کورند و کرند.
دست بردار از اين در وطن خويش غريب.
قاصدک تجربه هاي همه تلخ،
با دلم مي گويد
که دروغي تو، دروغ
که فريبي تو، فريب.
قاصدک! هان، ولي ،آخر ای وای...

راستي آيا رفتي با باد؟
با توام، آي کجا رفتي؟ آي...!
راستي آيا جايي خبري هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمي، جايي؟
در اجاقي- طمع شعله نمي بندم - اندک شرري هست هنوز؟
قاصدک!
ابرهاي همه عالم شب و روز
در دلم مي گريند

سنتور: زنده یاد استاد مشکاتیان

تنبک: همایون شجریان

سال اجرا: ۱۳۷۲

۱ جزای انکه نگفتی شکر روز وصال
شب فراق نخفتی لاجرم زخیال

راست و درآمد ماهور

۲دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند؟مگر نسیم شمال

گشایش

۳غزال اگر به کمند افتد عجب نبود
عجب فتادن مرد است در کمند غزال

داد

۴جماعتی که نظر را حرام می گویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال

خاوران

۵تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه داند قدر اب زلال

دلکش

۶به خاک پای تو داند که تا سرم نرفت
ز سر بدر نرود همچنان امید وصال

قرچه

۷حدیث عشق چه حاجت که بر زبان اری
به اب دیده خونین نوشته صورت حال

داد فرود

۸به ناله کار میسر نمی شود سعدی
ولیک ناله بیچارگان خوش است بنال

فرود

سعدی دیوان اشعار غزلیات

مشخصات عروضی:

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف

۱صورت نبندد ای صنم بی زلف تو ارام دل
دل فتنه شد بر زلف تو ای فتنه ایام دل

عراق

۲ای جان من مولای تو دل غرقه دریای تو
دیریست کان سودای تو بگرفته هفت اندام دل

عراق

۳تا جان به عشقت بنده شد زین بندگی تا بنده شد
تا دل به نامت زنده شد پر شد دو عالم نام دل

نهیب

۴جان و دلم از چشم بد نه هوش دارد نه خرد
تا از شراب عشق خود پر باده کردی جام دل

خاوران فرود

عطار غزلیات

مشخصات عروضی:

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن

بحر: رجز مثمن سالم

۱رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

صدری در ماهور

۲ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا بخشا خواهی برو جفا کن

صدری در ماهور

۳از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

صدری در ماهور

مولانا دیوان شمس تبریزی غزلیات

مشخصات عروضی:

وزن: مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن

بحر: مضارع مثمن اخرب

۱عشق در دل ماند و یار از دست رفت

دوستان دستی که کار از دست رفت

درآمد دشتی

۲ ای عجب گر من رسم در کام دل

کی رسم چون روزگار از دست رفت

درآمد دشتی

۳ بخت و یار و زور و زر بودم دریغ

کاندر این غم هر چهار از دست رفت

درآمد دشتی

۴ عشق و سودا و هوس در سر بماند

صبر و آرام و قرار از دست رفت

عشاق

۵ گر من از پای اندر آیم گو درآی

بهتر از من صد هزار از دست رفت

اوج عشاق و قرچه فرود به دشتی

۶ مرکب سودا جهانیدن چه سود

چون زمام اختیار از دست رفت

فرود به شور

سعدی غزلیات

مشخصات عروضی:

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلات

بحر: رمل مسدس محذوف

۷ بمیرم تا ته چشم تر نبینی

شرار آه پر آذر نبینی

چنان از آتش عشقت بسوزم

که از مو رنگ خاکستر نبینی

سلمک

۸ اگر چون موم صر صورت پذیرم

به هر صورت به دل نقش تو گیرم

خسرو و شیرین

۹تو تا بخت منی هرگز نخوابم

تو تا عهد منی هرگز نمیرم

فرود به دشتی

۱۰ ز دل مهر رخ تو رفتنی نی

غم عشقت به هر کس گفتنی نی

ولیکن سوزش عشق و محبت

میان مردمان بنهفتنی نی

سیخی

۱۱ دل ار مهرت نورزه بر چه ارزه

نخواهم دل که مهر تو نورزه

عشاق درآمد دشتی

۱۲ گریبون هر که از دستت کنه چاک

به صد عالم گریبون وا بیارزه

درآمد دشتی اشاره به عشاق فرود به دشتی

۱۳ برندم همچو یوسف گر به زندان

و یا نالم ز غم چون مستمندان

سلمک

اگر صد باغبان خصمی نماید

مدام آیم به گلزار تو خندان

فرود به شور

بابا طاهر دوبیتی ها

مشخصات عروضی:

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن

بحر: هزج مسدس محذوف

ای ابر خوش باران بیا

ای مستی یاران بیا

ای شاه طراران بیا

مستان سلامت می کنند

یا زهرا