موسیقی و زندگی از دیدگاه استاد شجریان
جایگاه موسیقی در خانواده
موسیقی در خانوادهها باید جایگاه داشته باشد. پدر و مادرها در آن جا تعیین کنندهاند. پدر و مادرها فرهنگ خانواده را به بچهها نشان می دهند. جوانها آینهی آیین خانوادهاند. در آنجاست که پدر و مادر، بد و خوب را به فرزندشان می آموزند و امکانات برایشا نفراهم می کنند. ما در حد خودمان باید کارمان را خوب ارائه دهیم و در کارمان صداقت داشته باشیم و دیدگاه ما دیدگاه انسانی باشد. تا این حد می توانم، بقیه کار دیگر با من نیست. من نمی توانم بروم از خودم تعریف کنم و یا فریاد بکشم و خودم را تبلیغ بکنم، اینجا پدر ومادر هستند که در خانوادهها می شناسانند که فرهنگ چیست.
موسیقی مطلوب
موسیقی مطلوب من آن نوع موسیقی است که هم مردم بتوانند از آن استفاده کنند و هم اهل فن آن را بپسندند. من معتقدم موسیقی ایرانی را باید فراگیر کرد و این کار با تنوع و گسترش آن امکان دارد. باید برای هر گروه و برای هر سلیقه، موسیقی ایرانی تولید کنیم، منتها بهترین کار را. کودکان باید بتوانند موسیقی متناسب روحیهی خود را از موسیقی ایرانی داشته باشند.
سن و موسیقی
هر سنی موسیقی خودش را دارد. برای اینکه در هر سنی رفتارها و انگیزه ها و افکار انسان با همدیگر فرق دارد. موسیقی باید در زندگی جامعه و خانوادهها جاری باشد و برای هر سنی موسیقی خاص آن سن ساخته شود و اینجاست که خانواده ها . پدر و مادر ها تعیین کنندهاند که چه نوع موسیقی برای بچههایشان بگذارند. مثلا استفاده از موسیقی غمناک برای کودک درست نیست. و پدر و مادرها در انتخاب موسیقی برای کودکانشان باید خیلی دقت کنند.
موسیقی مبتذل چیست؟
نمی توان گفت که یک نوع موسیقی مبتذل است.در هر نوع موسیقی، هم میتوان مبتذل داشت و هم خوب. عدهیی تعصب دارند که موسیقی فقط موسیقی ایرانی و آواز ایرانی باشد. تصنیف و غزل، همه ایرانی باشد و غیر از آن را هم قبول ندارند و به غیر آن، موسیقی مبتذل می گویند. این یک سلیقه است. شاید هم درست باشد. ولی من عقیدهی دیگر دارم. آن موسیقی مبتذل است که ریشه و پایه و اساس نداشته باشد.
جرات امام خمینی
این جرات را فقط امام خمینی داشت که بعد از چند صد سال گفت موسیقی می تواند خوب باشد.
بله! ما هم آن شرائط را قائلیم- بدون اینکه از دیدگاه شرعی بگوییم- که موسیقی اگر بخواهد ابتذال ایجاد کند و انسان را به فحشا بکشد، این موسیقی زشت و ناپسند است. آنها می گویند حرام است و ما می گوییم زشت و ناپسند است، یعنی از آن گریزانیم. ولی موسیقی در هر حال یک وسیله است و بستگی به این دارد که با چه هدفی ارائه شود مثل پول است که می توان با آن قمار کرد یا به صندوق خیریه انداخت یا شکم گرسنهیی را سیر کرد و یا رشوه داد و جلوی احقاق حقی را گرفت. پس بستگی به استفادهیی دارد که از آن می شود. بستگی دارد که شما از موسیقی چه استفادهیی کنید.
نقش مخرب صدا و سیما در موسیقی
برای موسیقی تا کنون هیچ کاری نشده است. تا حالا هم اگرکاری انجام شده، خود مردم بودهاند که موسیقیشان را حفظ کردهاند، نه دولت یا رادیو و تلویزیون. رادیو و تلویزیون ما از ابتدای تاسیس، نقش مخرب در موسیقی ما داشته است. موسیقی محلی ما را از بین برده است. به موسیقی اصیل ما به شدت لطمه زده است. اگر رادیو و تلویزیون، موسیقی خوب را ترویج و حمایت کند، موسیقی خوب رشد می کند، اگر موسیقی بد را ترویج کند، موسیقی بد رشد می کند. اکنون نقش رادیو تلویزیون در مورد موسیقی، نقش مثبتی نیست. رادیو و تلویزیون، سطح موسیقی مردم را پایین آورده است. اصلا باید کاری کرد که سطح سلیقه و استاندارد موسیقی بالا برود.
شرق و غرب دو موسیقی متفاوت
ما دو فرهنگ جداگانه هستیم. آن جا، دختر و پسر آزاد هستند. این جا گاهی به خاطر ارتباط دختر و پسر دو قبیله به جان هم می افتند. پس دو فرهنگ متمایز است. آن جا دختر و پسر راحت با هم ارتباط برقرار می کنند، در نتیجه، مثل اینجا شعر عاشقانه گفتن، در فراق سوختن به وجود نمی آید. یا اگر کسی بگوید «بود آیا که در میکده ها بگشایند» ممکن است خندهشان بگیرد! می گویند این همه میکده که در آن باز است.
دو فرهنگ مختلف، به یک نیاز پاسخ های متفاوت می دهند. پس دو موسیقی متفاوت با هم دارند. در هر فرهنگ، یک حس خاصی بیشتر اهمیت دارد، در نتیجه، موسیقی آن هم همان حس را بیان می کند. این جا، موسیقی سوز و گداز فراق را بیان می کند. به معشوق می گوید: اگر سال ها هم نیایی، منتظر تو هستم. آن جا می گویند: تو نیامدی من با کس دیگری رفتم! خوب معلوم است که در این فرهنگ بیان عشق متفاوت است، موسیقی آن هم در این بیان متفاوت است.
اگر که تدبیری باشد در درک منطق هنر است...