صد افسوس!!!!
خبرگزاری فارس، سروده امیرعاملی علیه محمدرضا شجریان را منتشر کرد.
در مقدمه این شعر آمده است:
«در پاسخ به منافقانی که میخواهند با صدای سوخته شجریان ، مردم ایران را تحقیر کنند؛
مردمی که سرافراز و عاشقند مردمی که از جنس شقایقند.»
گم شدی آوازه خوان پیر ما *** گم شدی آخر به زیر دست و پا
کرد بیگانه تو را ابزار خویش *** خود شدی تا نور حق دیوار خویش
ربنایت چون خودت از یاد رفت *** خیل شاگردان، هلا! استاد رفت
رفتهای از پیش ماها دور حیف *** در سر پیری شدی مغرور حیف
مطرب عهد شبابم بودهای *** مزه نان و کبابم بودهای
خوب میخواندی صدایت خوب بود *** بعد تاج اصفهان مطلوب بود
میزدی چه چه برای شیخ و شاب *** با نوای تار و تنبور و رباب
هست ساز اینک ولی آواز نیست *** یک در گوشی به سویت باز نیست
تا نپیوندی عزیزم بر زوال *** کاشکی بودی مرید اعتدال
مکر آمریکا تو را منفور کرد *** زرق و برق غرب چشمت کور کرد
چونکه پیراهن دو تا شد بد شدی *** مثل آن مطرب که بد میزد شدی
«سایه»ات فرموده بود آوازهخوان *** که مرید پیردل باش و بمان
لیک ای مطرب دریغا که غرور *** کرد از مردم تو را صد سال دور
وقت پیری ناز کردی با همه *** ناز را آغاز کردی با همه
ناز کم کن سوی ملت باز گرد*** کم بگو از یأس ای استاد زرد
در مقدمه این شعر آمده است:
«در پاسخ به منافقانی که میخواهند با صدای سوخته شجریان ، مردم ایران را تحقیر کنند؛
مردمی که سرافراز و عاشقند مردمی که از جنس شقایقند.»
گم شدی آوازه خوان پیر ما *** گم شدی آخر به زیر دست و پا
کرد بیگانه تو را ابزار خویش *** خود شدی تا نور حق دیوار خویش
ربنایت چون خودت از یاد رفت *** خیل شاگردان، هلا! استاد رفت
رفتهای از پیش ماها دور حیف *** در سر پیری شدی مغرور حیف
مطرب عهد شبابم بودهای *** مزه نان و کبابم بودهای
خوب میخواندی صدایت خوب بود *** بعد تاج اصفهان مطلوب بود
میزدی چه چه برای شیخ و شاب *** با نوای تار و تنبور و رباب
هست ساز اینک ولی آواز نیست *** یک در گوشی به سویت باز نیست
تا نپیوندی عزیزم بر زوال *** کاشکی بودی مرید اعتدال
مکر آمریکا تو را منفور کرد *** زرق و برق غرب چشمت کور کرد
چونکه پیراهن دو تا شد بد شدی *** مثل آن مطرب که بد میزد شدی
«سایه»ات فرموده بود آوازهخوان *** که مرید پیردل باش و بمان
لیک ای مطرب دریغا که غرور *** کرد از مردم تو را صد سال دور
وقت پیری ناز کردی با همه *** ناز را آغاز کردی با همه
ناز کم کن سوی ملت باز گرد*** کم بگو از یأس ای استاد زرد
واقعا كه نميدونم چي بايد بگم
+ نوشته شده در شنبه یازدهم دی ۱۳۸۹ ساعت 22:1 توسط رهی واحدنژاد
|
اگر که تدبیری باشد در درک منطق هنر است...