سلام سلام سلام

خوبین؟

سلامتین؟

امشب رفته بودم کنسرت استاد ناظری و علیزاده به همراه گروه دوستی.

کنسرت به خوبی با سطح خیلی بالا انجام شد که کمتر از این هم انتظار نمی رفت گروهی که توش استاد ناظری علیزاده کامکار و.... اگر کار کم کیفیت انجام بدن جای تعجب داره.

اما حواشی کنسرت یکی از اتفاقاش بد بود و یکی از اتفاقاش خوب.

اول قرار بود ۳ نفری بریم که در نهایت یکی از دوستان هم اضافه شد شدیم ۴ نفر با ۳ بلیط! گفتیم میریم اونجا به امید خدا یه لبیط گیر میارم.

رفتیم اونجا یک نفر با برخورد خیلی عالی بود که در نهایت گفت وایستیم تا برادر استاد ناظری بیاد به ایشون مشکل ما را حل کنه ۱۵ دقیقه صبر کردیم تا برادر استاد وارد شدن سر مبارک را انداختند پایین و همگی به ایشون سلام دادیم دریغ از یک جواب سوال افتادیم دنبالش و گفتم آقای ناظری مشکل داریم شما میتونید حل کنید فرمودند نه نمی تونم و به راه خودش ادامه داد اونجا بود که تو دلم گفتم:

یا رب مباد که گدا معتبر شود...

به دوستام گفتم خدا رو شکر که این نشد شهرام ناظری اگه شهرام ناظری میشد که به طرفداراش میگفت من خدام شما هم بنده من!!!

این از اتفاق بد

اما اتفاق خوب

چند دقیقه از رفتن برادر بسیار با شخصیت!! استاد ناظری گذشته بود که دیدم آقای سالار عقیلی وارد شد. رفتم جلو گفتم آقای عقیلی یک مشکل دارم در عالم انسانیت میتونم با شما مطرح کنم؟ گفت: خواهش میکنم عزیزم بفرمایید. گفتم ما همچین مشکلی داریم میشه شما بگید که ما بریم تو شاید به حرمت هنرمند بودن شما حرف شما را زمین نندازن. دیدم بلیطش را از جیبش درآورد و گفت این بلیط منه شما با بلیط من برید تو من نمیرم!! از خجالت دیگه داشتم آب میشدم گفتم نه اینطور که به دل من نمیشینه گفت در هر صورت کاری که من میتونم بکنم اینه که بلیط خودم را بدم به شما بیاید با بلیط من برید داخل که دیگه آخر از لطف و انسانیت زیاد این هنرمند عزیز تشکر کردیم و رفتیم ایشون هم رفتند تو ما هم بالاخره یه بلیط پیدا کردیم و رفتیم از برنامه لذت بردیم.

این بود از اتفاقات این کنسرت.

امیدوارم که همیشه خوش باشید.